فقط 4 لکهی ترسالی باقی مانده است!
آیا خشکسالی در نیمه نخست اردیبهشت ۱۳۸۸ بازگشته است؟
نتایج حاصل از فراکافت تازهترین آمارهای آب و هوایی کشور – مربوط به اول مهر 1387 تا 15 اردیبهشت 1388 - که به همت دکتر مرتضی خداقلی عزیز و همکاران سختکوشش در پایگاه استانی مدیریت خشکسالی کشاورزی اصفهان تهیه شده است، نشان میدهد که از آن چهرهی سبزرنگ ماه گذشته، به جز 4 لکه چیزی باقی نمانده است و این هجوم مجدد رنگ قرمز – خشکسالی خفیف تا شدید – است که دوباره در پهندشت وطن آغازیدن گرفته است.
جالب آن که همچنان در شمال شرق، شرق و جنوب شرق وضعیت به مراتب بهتر از همتایان غربی کشور – به ویژه مناطق جنوب غربی (استانهای بوشهر تا خوزستان) است.
این در حالی است که یکی از اصلیترین اندوختهگاههای آبی کشور مرهون رویشگاه بومشناختی زاگرس است؛ رویشگاهی که اگر تغذیهی سزاوارانهای نشود، میتواند سهم بزرگی از فلات ایران را با تنشهایی جدی در حوزهی منابع آب مواجه سازد.
امید که سال گاو به مدد زاگرس آمده و بغض آسمان در غرب کشور سرانجام بترکد!
در همین باره:
- وضعیت خشکسالی ایران و اصفهان از ابتدای مهر ماه تا پایان دی ماه 1387
- وضعیت خشکسالی ایران و اصفهان از ابتدای مهر ماه تا پایان بهمن ماه 1387
- وضعیت خشکسالی ایران و اصفهان از ابتدای مهر ماه تا پایان اسفند ماه 1387
- وضعیت خشکسالی ایران و اصفهان از ابتدای مهر ماه تا پایان نیمه نخست فروردین ۱۳۸۸
- وضعیت خشکسالی ایران و اصفهان از ابتدای مهر ماه تا پایان فروردین ۱۳۸۸
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.