بحران جيوه: يك اثر ديگر نامبارك جنگ در خوزستان!
امروز صبح مهمان همكاران عزيزم در مركز تحقيقات حفاظت خاك و آبخيزداري بودم تا در بارهي شروع يك پروژهي مشترك (بررسي، ارزيابي و بهينهسازي روشهاي كاهش و كنترل فرسايش بادي و كاهش خطرات آلودگي ناشي از گرد و غبار آلوده در خوزستان) با ايشان به رايزني بپردازم. ميزبان من دكتر اميرحسين چرخآبي – رييس بخش تحقيقات حفاظت خاك – بود كه از مصيبت پيش آمده در خوزستان بسيار ناراحت و پريشان احوال بود. ايشان، بخشي از نتايج مطالعات خويش را در بارهي پراكنش خطرناك و معنيدار عنصر سمي جيوه در پهناي خوزستان در اختيارم قرار دادند كه بسيار نگرانكننده مينمود. به ويژه وقتي صحبت از تالاب بينالمللي شادگان شد، آشكار گرديد كه پژوهشهاي نام برده و همكارانشان (آ. ر. كلانتري، محمد حسين مهديان و مجید تنها) ثابت ميكند هماكنون اين عنصر خطرناك در بخش عميقتر تالاب به شكلي معنيدار تجمع يافته است.
بر بنياد اين پژوهش و بر مبناي مدل توزيعي DTM ، جهت توزيع مكاني جيوه در استان خوزستان از طرف غرب به طرف شرق است. ميزان نسبي جيوه كل از جهت غرب به شرق در حال كاهش بوده و روندي معنيدار را نشان ميدهد. بدين مفهوم كه وضع موجود آشكارا روند جبهههاي جنگ هشت ساله و جنگهاي دوم و سوم خليج فارس را نمايان ساخته و ميزان نسبي وجود جيوه كل در خاك و رسوبات اين منطقه از شرق به غرب استان خوزستان در حال افزايش است. بنابراين، شايد بتوان نتيجهگيري كرد كه جنگهاي رخداده در اين منطقه در طي سه دههي اخير، علاوه بر تأثير مخرب بر صنايع، اثر بسيار خطرناكتري بر افزايش بارگذاري جيوه بر اراضي شمال غربي خليج فارس نيز داشته است.
حال ميشود تصور كرد كه رخداد خسارتبار افزايش توفانهاي گرد و غبار و نيز احتمال خشكيدگي تالابهاي منطقه كه اينك پر از رسوبات عناصر سمي فلزي و تركيبات خطرناك شيميايي هستند، تا چه اندازه ميتواند بر وخامت تبعات ناشي از آن بر محيط زيست انساني، جانوري و گياهي بيافزايد.
مؤخره:
آنها كه نميدانند جيوه بر زندگي انسان و نبات ميتواند چه پيامدهاي
ناميموني را باقي گذارد، بد نيست تا داستان اين عنصر خطرناك را در موتور
جستجوگر گوگل تعقيب كنند!
در همين باره:
- خانم دكتر جوادي ؛ اشكهايت را ديدم! زخمهاي سرزمينم را ديدي؟