آيا فقط با مالچ پاشي مي توان مشكل خوزستان را حل كرد؟!


     سالي را كه هموطنان عزيز ما در ديار زرخيز خوزستان و بوشهر گذرانده‌اند، بي‌شك يكي از غبارآلوده‌ترين سال‌هايي است كه تاكنون به ياد دارند. اينك به اين غبارآلودگي بي‌امان، باران گل‌آلود هم افزوده شده است. همان باراني كه در غلظتي خفيف‌تر، تهراني‌ها هم در پنجم فروردين 1388 درك كردند.
     دو عامل كليدي سبب‌ساز وخامت شرايط پيش‌آمده شده است. نخست دوام زماني، گستردگي مكاني و شدت كم‌سابقه‌ي خشكسالي در فلات ايران و سپر عربستان است و دوّم، نابخردي‌هاي مديريتي و افزايش فشارهاي انساني كه بخشي از آن نيز به بيرون از مرزهاي سياسي كشور مربوط مي‌شود.
     گفتگوي نگارنده را در اين باره با سبزپرس مي‌توانيد اينجا بخوانيد.

     در همين باره و از همين نويسنده:

     - سفر به خوزستان ؛ سرزمين نجابت‌هاي برهنه و شن‌هاي رونده

     - آيا مشكل خوزستان را مي‌توان صرفاً با درختكاري حل كرد؟!

     - غبار خوزستان تا آسمان يزد و انارك هم رسيده بود!

     - آيا نرخ فرسايش بادي در ايران طبيعي است؟!

     - چهلمين حمله‌ي توفان‌هاي شن به خاكريز دليران خوزستاني!

     - آهاي توفان! دست نگه‌دار، ما همچنان ايستاده‌ايم …

     - گوستاو را رها كنيد، لوار را بچسبيد!

     - كانال صدام ؛ عبرتي براي تالاب‌ستيزان سازه‌محور در ايران!

     - آقاي دكتر احمدي‌نژاد ؛ ما هوا نداريم ... پول نفت نخواستيم!

 

درج نظر