نگوييم زمين پاك؛ همان گونه كه نميگوييم: زن پاك ... كودك پاك ...
من نميدانم چرا روز زمين را در ايران – و فقط در ايران – روز «زمين پاك» مينامند؟ مگر ما روز جهاني «زن» نداريم؟ مگر روز جهاني «كودك» نداريم؟ هيچ تا به حال انديشيدهايد كه چرا نميگوييم: روز «زن خوب» يا «زن پاك» يا مثلاً روز «درخت خوب»؟! درخت، كودك، زن، معلم و ... حرمتي دارند كه بايد گرامي داشته شوند و نبايد با دادن پسوندهايي اينچنين، آن حرمتها را نيز شرطي كنيم و از اعتبار بياندازيم. زمين، به ذات خود داراي حرمت و اعتبار است؛ اگر نميتوانيم يا نتوانستهايم تا اين زمين را پاك نگه داريم، مشكل از ماست، وگرنه مادر طبيعت بدون هيچ منتي دست و دلبازي خود را به ما و تمامي زيستمندان عالم بارها نشان داده و ثابت كرده است.

در باره اين روز بيشتر خواهم نوشت ... منتها تا آن موقع، از لوگوي امروز موتور جستجوگر گوگل لذت بريد.
در همين باره:
- من با این اسم تغییر یافته «زمین پاک» مشکل دارم!

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.