بررسی وضعیت محیط زیست ایران در پارلمان اروپا
با حمایت EFA و به همت برخی از علاقهمندان محیط زیست، از جمله جمعی از ایرانیتبارهای عضو احزاب سبز در اروپا، روز 17 مارس (27 اسفند ماه 1387)، نشستی تخصصی در محل پارلمان اروپا برگزار خواهد شد که در آن شرکتکنندگان حاضر به دو موضوع مهم خواهند پرداخت:
نخست : تبیین سیاست بومشناسی (اکولوژی) ایران
دوّم: آیندهی رابطهی ایران و اروپا از منظر دانش اکولوژی یا منظری که محیط زیست بر روی آیندهی رابطهی ایران و اروپا میتواند بگشاید.
ضمن آرزوی موفقیت برای گردانندگان این نشست، امیدوارم حاصل بحثهای تخصصی و فنی درگرفته در این هماندیشی، بتواند عاری از منیتهای بخشی و زنگارهای سیاسی، هم اهمیت کمنظیر طبیعت ایران را برای جهانیان بازنماید و هم با همافزایی صورت گرفته، بتوان راهکارهایی عملی برای نیل به پایداری سرزمین در ایران عزیز ارایه داد.
آنچه که برای نگارنده اهمیت دارد، این است که برنامهریزان و کلاننگران مملکتی نیز دریابند که موضوع محیط زیست و داشتن طبیعتی پرنشاط با توان زیستپالایی مطلوب تا چه اندازه از اهمیت والایی در نظام اقتصادی و سرمایهداری بحرانزدهی امروز جهان برخوردار است. باشد که ما نیز، قدر آنچه را که داریم بیشتر بدانیم و از بیشینهی توان نرمافزاری کشور و اندیشههای سبز جهان برای پاسداری از امانتی که بر دوش میکشیم، بهره بریم.



به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.