سريال قتلهاي زنجيرهاي درختان كهنسال به تهران رسيد!

حالا ديگر با خواندن خبر تلخ خبرگزاري مسقل محيط زيست ايران، بايد بپذيريم كه قتل درختان كهنسال وطن، اينك ميتواند با صفت آشناي «زنجيرهاي» ابعاد جديتري به خود بگيرد. البته اين بار، نه به بهانهي مبارزه با ترويج خرافهپرستي، كه با هدف مهار گسترش بيماري! فرمان انهدام درختان چنار كهنسال مجتمع اردويي فرهنگي شهيد باهنر نياوران صادر شده است. هرچند به گفتهي خبرنگار اين خبرگزاري، در تصاوير گرفته شده از درختان قطع شده، آثاري از بيماري در تنهي آنها ديده نميشود.
تصورش را بكنيد كه وزارت آموزش و پرورش اين ديار، كه يكي از مهمترين رسالتهايش ميبايست برقراري ارتباطي صميمانه و ژرف بين كودكان و نوجوانان اين سرزمين با مواهب طبيعي ناب وطن باشد، خود متولي قتل برخي از كهنسالترين درختان شمال تهران شده باشد! آيا به دانشآموزاني كه قرار است در اردوگاه شهيد باهنر آموزش ببينند، ميتوان درس حفاظت از طبيعت داد؟!
يك سؤال:
چرا كسي مكافات جرايم عليه طبيعت را جدي نميگيرد؟!

همچنین در باره درخت کهنسال قطع شده در قم گفتنی است این درخت سرو ۵۰۰ ساله معروف به سرو هادی مهدی (پنج امام زاده) بوده که محیط تنه آن ۳ متر و ارتفاعش افزون بر ۱۳ متر بوده است و دقیقاْ در شش کیلومتری شرق قم در جوار مزار هادی گرگابی جمکران قرار داشته است. در این باره به زودی گزارشی مصور از دکتر انوشیروان شیروانی را منتشر خواهم کرد که امروز از منطقه بازگشته اند.
در همین باره گزارش امروز روزنامه حیات نو را بخوانید.

این هم گزارش صریح و صادقانه دکتر شیروانی از این ماجرای تلخ:
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.